عکاسی گرچه در ایران سابقه زیادی دارد و به استناد مدارک، فقط سه سال بعد از اعلام رسمی آن، اولین دوربین ها به عنوان هدیه به دربار قاجار راه یافت، اما به دلیل شرایط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، تا مدت طولانی، بیشتر به عنوان وسیله ای سرگرمی در خدمت دربار قاجار و خوش باشی پادشاهان و امیران قرار گرفت.
اگر تاریخ را به مثابه روایت خطی دنبال نکنیم و بر اساس رخدادها یا گسست ها تقسیم بندی کنیم، می توان در مورد عکاسی در ایران اینطور قلمداد کرد که بعد از ورود دوربین، حوادثی مثل جنبش مشروطه، انقلاب 57 و همچنین، خرداد 1376 را به عنوان رخدادهایی در نظر بگیریم که تاثیر گذار بودند. به این ترتیب، می توان چنین استنباط کرد که هر گاه تحول و تغییری در جامعه صورت گرفته و یا فضای وسیعتری ایجاد شده، موجب رشد و دگرگونی در عرصه عکاسی شده است.
البته مهمترین رخداد و تاثیر در عکاسی را باید انقلاب اسلامی دانست. می توان عکاسی در ایران را به قبل از انقلاب و پس از آن تقسیم بندی کرد. آنچه عکاسی دوره انقلاب را برجسته می کند، کاربرد وسیع و مردمی آن است. عکاسی به عنوان پدیده ای صنعتی از همان ابتدا که در اروپا پدیدار شد، در بین جامعه به سرعت گسترش پیدا گرد اما در ایران دوره قاجار، مفهوم طبقه متوسط بی معنی بود و همین امر موجب شد تا عکاسی مهجور بماند.
گرچه دوران پهلوی آغاز مدرنیزاسیون و رشد صنعتی و پیامد آن، رشد طبقه متوسط است، اما عکاسی به عنوان رسانه، رشد چندانی نداشت. ویژگی تمامیت خواهی و دیکتاتوری دوران پهلوی، مانع از آن شد تا عکاسی در کارکرد رسانه ای و اجتماعی بتواند رشد چندانی داشته باشد. در سطح عمومی نیز، دوربین عکاسی در نهایت، کاربردی بجز ضبط خاطرات خانوادگی در موقعیت هایی ویژه مثل عروسی، چشن تولد و یا سفرهای نفریحی و زیارتی را نداشت. بنابراین در طول دوران پنجاه سال پهلوی، عکاسی به محاق رفت و پیشرفتی در جامعه نداشت.
با وقوع حوادث 1357، عکاسی در جامعه، کاربرد های کاملا نوینی را پیدا کرد. جدا از عکاسان خارجی و یا معدود عکاس روزنامه ای که به منظور پوشش رسانه ای و خبری عکاسی می کردند، کارکرد ویژه ای از عکاسی در بین مردم ایجاد شد که منحصر به فرد است.
یکی از ویژگی های عکس در آن دوران، ایجاد نمایشگاههای سیار و موقت در محله ها، مساجد و حتی در روستاها بود. عکس های این نمایشگاهها شامل تصاویر کوچک و معمولا بی کیفیتی بود که اغلب از زخمی ها و کشته شدگان حوادث آن دوران گرفته بودند. بیشتر عکس ها با فلاش گرفته شده بود که باعث ایجاد کنتراست و خشن شدن تصویر می شد. مهمترین کارکرد این عکس ها در مجموع، نشان دادن بی رحمی های حاکمیت و مظلوم بودن مردم بود. از ویژگی های این نمایشگاهها، کوتاه بودن زمان نمایش و جایگزین شدن عکس های تازه بود. این ویژگی در سابقه ذهنی مردم بی سابقه بود زیرا تا آنزمان، مفهوم عکس، تصویری پایدار بود که باید روی تاقچه یا دیوار می ماند تا رنگ و روی آن عوض شود.
عکاسان این نمایشگاهها جوانانی بودند که دوربین های خانوادگی را که به ندرت استفاده می شد، از محیط خانواده بیرون آوردند و در موقعیت هایی قرار می گرفتند که شانس بیشتری برای عکس گرفتن از کشته یا زخمی ها پیدا کنند. مثل کنار آمبولانسها و یا اورژانس بیمارستانها. حتی محله های مختلف، در گرفتن عکس جذاب و تاثیرگذارتر به رقابت می پرداختند. این ویژگی ها بخشی از هویت ایرانی است که در دوره انقلاب تجلی پیدا کرد.
گردش عکس بین مردم، نمایشگاههای محلی، چاپ و تکثیر عکس های تاثیر گذار و رقابت در گرفتن عکس، پدیده هایی بود که باعث تحول در عکاسی ایران شد. بسیاری از افرادی که بعدا به عنوان شغل وارد این فعالیت شدند، کار خود را از حوادث اتقلاب و کاملا خودجوش آغاز کردند.
در جریان حوادث انقلاب، بعضی از عکس های تاثیر گذار، خرید و فروش می شدند. حتی افرادی بودند که عکسها را به لباس خود سنجاق می کردند و در محله های شلوغ، حول خود شروع به چرخیدن می کردند و به عنوان نمایشگاه سیار، از خاصیت رسانه ای عکس استفاده می کردند.
دوربین عکاسی که بیش از یکصد سال در چهاردیواری خانه ها محجور مانده بود، به ناگاه، به بطن جامعه کشانده می شود و عاملی برای انسجام گروهی، هویت بخشی به جامعه و محرّک انگیزه های عدالتخواهانه می شود. خاصیت ضد استکباری انقلاب و حمایت از ستمدیدگان، باعث شد برای اولین بار عکس و نمایشگاه به روستاهای دورافتاده نیز کشانده شود.
گرچه ارگان یا سازمان یا نهادی، متولی جمع آوری این عکس ها و بایگانی کردن آنها به عنوان بخشی از حافظه تاریخی این جامعه نکرد و بسیاری از این تصاویر به راحتی از بین رفتند، اما تاثیر ماندگار و استثنایی بر جامعه ایرانی گذاشت.
Leave A Comment